۲۰ - تیر - ۱۳۹۶
عقاب علی احمدی


 

 

 

 

 

 

در دهه ی پنجاه ، در اوج لجن پراکنی های بوقی به نام « رادیو بغداد » علیه ایران و دولت محمدرضاشاه ، روزی ناگهان گردانندگان این بوق برنامه های آن را قطع کردند و پخش مارش نظامی از آن آغاز شد . پخش مارش نظامی نزدیک به نیم ساعت ادامه پیدا کرد و شنوندگان ایرانی را که جنبش های بعثی ها را پایش می کردند ، نگران کرد . همین که پخش مارش قطع شد ، گوینده ی رادیو بغداد اعلام کرد خبری مهم  به دست او رسیده است !

خبر این بود : «فرزندان غیور بختیاری تیم سازمان امنیت ایران را شکست دادند !!!»

ماجرا این بود که چند دقیقه پیش از آغاز مارش نظامی ، تیم فوتبال تاج مسجدسلیمان در یک دیدار در ورزشگاه مسجد سلیمان بر تیم پرسپولیس تهران پیروز شده بود .

 

* * *

 

آن روزها ته مانده ی دکان جاسوسی موسوم به « حزب توده [ایران]» که در فضای سیاسی ایران آبرویی نداشتند ، این نظریه را زوزه می کردند که : « خلق » های ایران ( و نه « ملت ایران » ) یک دشمن دارند : محمدرضاشاه پهلوی و دولت او ؛ و خلق های ایران  باید با همدیگر برای سرنگونی این دولت متحد بشوند !

اما امروز ظاهرا فرزندان صدام حسین ،  نوبعثی ها و پیشه وری چی ها ، نیازی به « اتحاد با دیگر خلق های ایران » ندارند و به اصطلاح معروف « خرجشان را از دیگر خلق های ایران سوا کرده اند»  و در روز روشن ، از برچیده شدن و برهم خوردن تیم فوتبال بختیاری شادمانی می کنند . امروز در یک کانال تلگرامی موسوم به « اصلاح طلبان هویت طلب » چنین خبری منتشر شده است :

 

تصویر  خبر منتشرشده در کانال « اصلاح طلبان هویت طلب »

تصویر خبر منتشرشده در کانال « اصلاح طلبان هویت طلب »

« پوز بازماندگان رژیم پهلوی وابسته به حزب پان ایرانیست به خاک مالونده شد

تیم باشگاه بختیاری که هدف از آن ایجاد شکاف قومیتی و ترویج افکار قوم گرای بود ، منحل شد . »

 

ای کاش این « فرزندان معنوی محمد خاتمی » ، کمی زبان فارسی می آموختند تا خواسته های ضدایرانی خود را بهتر به گوش رهبران خود برسانند ؛ چون چنین که از گفتار و کردار آنها برمی آید ، خاتمی چی های محترم درست نمی دانند که « هویت طلبان » عزیزشان چه می خواهند !

 

 ۲۰  تیرماه  ۱۳۹۶

۱ نظر

  1. علی بهرامی می‌گوید،

    در همین راستا دیشب در برنامه زنندۀ خندوانه دخترکی افسارگسیخته، تاج ادب و فرهنگ ایران زمین، فردوسی بزرگ و شاهکار بی بدیل او «رستم و سهراب» را به سخره گرفت. رامبد جوان نیز سرمست از گفته های او نابخردانه گفت: « ادبیات کهن ایران قابلیت طنز بسیار دارد. » دیگران که در آن جمع وطن ستیز بودند هم گفتند: اصولا ما به عنوان «کمدین» اجازه ی شوخی با هر مقوله ای را داریم. تنها کسی که اندکی از فاجعه ی در حال رقم خوردن را درک کرد، احسان کرمی بود که کوشید فضا را کمی منطقی کند و با این افتضاخ ایران ستیزانه برخورد کند ، با تشر رامبد جوان ساکت شد. ایران به راستی مظلوم است. دریغا ، میهن !

    ارسال شده در تاریخ تیر ۲۰ام, ۱۳۹۶ در ساعت ۱۰:۰۲ ق.ظ

نظر شما