۵ - خرداد - ۱۳۹۴
دکتر محمدرضا توکلی صابری


 

 

 

 

 

 

 

 

« بهترین پیشگو کسى است که خوب حدس بزند . »

  جورج الیوت

 

از وقتى که انسان به مفهوم «زمان» پى برد ، آگاهى از آینده اهمیت پیدا کرد. ما ، در حالى که از رویدادها و پیشامدهای گذشته می توانیم باخبر باشیم ، از آینده حتى اگر یک هفته، یک روز، و یا یک لحظه ی بعد باشد ، به کلى بى خبریم . اطلاع از آینده قدرت و توانایى بسیاری به ما مى دهد و ما را بر سرنوشت خود مسلط تر مى کند. خبردادن از آینده و پیشگویى از پیشامدها و رویدادهای آینده با نامهاى گوناگون و به شیوه هاى گوناگون ، در تاریخ همه ی ملت ها وجود داشته است . هم اکنون هم هستند کسانى که ادعا مى کنند که مى توانند از آینده خبر دهند. هنر پیشگویى کردن آینده، پیداکردن اشیاء گمشده و یا تعیین مجرم به شیوه هاى گوناگون ، « غیبگویى» نامیده مى شود. غیبگویى همیشه در همه ی جامعه های بشری وجود داشته و براى حل مسئله ها و اختلاف ها به کار مى رفته است. به جز پیامبران، کسانی دیگری نیز مدعی غیبگویی شده اند که عبارت اند از : قدیسان، افراد روحانى، غیبگویان، ساحران، جادوگران قبیله، افراد مدعى پیامبرى، و افراد داراى قدرت روانى فوق العاده (psychic). این افراد ادعا داشتند که با اتصال به یک مبداء روحى، و فرا طبیعى ، اطلاعات ناشناخته و مربوط به آینده را به دست می آورند . البته داشتن یک شم قوى سیاسى، بینش اجتماعى، و شناخت از روانشناسى انسانى یکى از ویژگی های مهم همه ی این افراد است. در دوران قرون وسطا بسیارى از غیبگویان و پیشگویان به شدت از سوی کلیسا تحت پیگرد قرار داشتند و بسیارى از آنها در آتش سوزانده شدند . در دین های مسیحیت، اسلام و بودا ، پیشگویى توسط افراد عادى حرام و ناپذیرفته است .
خبردادن از آینده به دو صورت انجام مى گیرد :
١. پیشگویى تفسیرى (interpretive) که با استفاده از یک رشته عامل و ابزار انجام مى گیرد که از دانه هاى شن تا ابر رایانه های بسیار قوى متغیر است. در کف بینى از خطوط کف دست، در تعبیر خواب از مضمون رویا، در فال قهوه از شکل ته نشست قهوه، در طالع بینى از محل و جایگاه کره های آسمانى، در تفال از « دیوان حافظ » ، در استخاره از تسبیح و یا « قرآن »، و در پیش بینى هوا از بالن هاى هوایى، و ماهواره استفاده مى شود. بعضى از پیشگویان مدعى داشتن قدرت روانى مى گویند آنقدر مهارت دارند که حتى از روى پیشانی ( ناصیه )شخص مى توانند آینده ی او را پیش بینى کنند . بعضى ها مى توانند آینده را در جام شراب ببینند (١).
٢. پیشگویى شهودى (intuitive) که بدون استفاده از عامل ها و ابزارهای خارجى انجام مى شود و شخص پیشگو مدعى است که برای انجام آن ، از امدادهاى غیبى، الطاف الهى و ماوراء الطبیعه یاری مى گیرد. در این حالت پیشگو در یک حالت خلسه، جذبه، و بیخودشدن فرو مى رود و در این هنگام است که مطالب را از عالم غیب دریافت مى دارد . پیامبران مطالب و دانسته های غیبى را از سوى خداوند به شکل «وحى» ، و مردان خدا و اولیاء الله آن را به شکل «الهام» دریافت مى کردند. در بعضى از مردان مقدس این حالت خلسه و جذبه و بیخودشدن از طریق گوشه نشینی، در میان سرخپوستان تنفس دود برگ هاى درخت مقدس، و در میان بعضى قبیله های بدوى نوشیدن خون جانوران انجام مى شده است .
موفق ترین پیشگویى ها مربوط به هواشناسى است. با این حال دقت این پیش بینى ها معمولا بیشتر از حدود ۲۴ ساعت نیست و پس از آن ، کم کم ، از دقت آن کاسته مى شود. در آمریکا سالیانه پیش از چهار میلیارد دلار براى پیش بینى هاى کوتاه مدت هواشناسى هزینه مى شود. این هزینه بى جهت مصرف نمى شود، زیرا باعث صرفه جویى هاى بسیاری از نظر مالى و جانى، به ویژه هنگام توفان ها، گردبادها و سیلاب هاى شدید مى شود. پیش بینى هاى مربوط به وضع اقتصادى و یا حوادث اجتماعى هنوز آنقدر دقیق نیست تا بتوان به آنها اعتماد کرد. برای نمونه ، رایانه های بازار وال استریت نتوانستند سقوط ارزش بورس را در سال ١٩٨٧ میلادى پیشگویى کند و افراد بسیاری ثروت خود را از دست دادند و از هستى ساقط شدند .

نگاره ای از چهره ی نوستراداموس ، اثر فرزند او ، سزار

نگاره ای از چهره ی نوستراداموس ، اثر فرزند او ، سزار

یکى از مشهورترین پیشگویان تاریخ «میشل دو نوسترادام» (Michel de Nostradame) است که بیشتر با نام لاتینى اش «نوستراداموس» (Nostradamus) شناخته می شود و در طى چهارصد سال گذشته، به خاطر پیشگویى هایش جنجال هاى بسیاری به پا کرده است. در باره ی آن بخش از پیشگویى هاى نوستراداموس که درست از کار درآمده و روی داده ، داستان هاى زیادى نوشته شده که مانند داستان هایى است که در باره ی هر مرد مشهورى بر سر زبان ها مى افتد . بعضی از این داستان ها ساختگى است ؛ بعضى تغییر شکل یافته، و بعضى متعلق به کسانی مشهور پیش از او بوده است . بدین ترتیب است که مى بینیم که بسیارى از پیشامدها و داستان هاى مربوط به این پیشگویى ها با داستان هاى مربوط به زندگی کسانى مانند لقمان، حاتم طایى، شاه عباس، هارون الرشید و یا ناصرالدین شاه شباهت هاى فراوانى دارند .

نوستراداموس در سال ١۵٠٣ در شهر سنت رمى (St. Remy) در پروانس فرانسه در یک خانواده ی تحصیل کرده ی یهودى به دنیا آمد. پدر و مادر او بعدها به مذهب کاتولیک گرویدند . نوستراداموس در خانه به یادگیرى زبان هاى عبرى، لاتین، یونانى، ریاضیات، پزشکی ، ستاره شناسى و احکام نجوم پرداخت. در سال ١۵٢٢ او به دانشگاه مون پلیه (Mountpellier) رفت تا پزشکى بخواند. پس از دریافت مدرک و پروانه ی پزشکى نامش را به شکل لاتینى آن یعنى « نوستراداموس » تغییر داد . این رسم پزشکان و تحصیل کردگان آن زمان بود و آنها را از طبقه ی عوام و بى سواد برجسته مى ساخت. نوستراداموس سپس به درمان بیماران طاعونى در جنوب فرانسه پرداخت . او در درمان بیماران استعداد بسیاری از خود نشان داد و علیرغم مخالفت همکارانش با شیوه های درمانی اش ، پزشکی او شهرت یافت؛ زیرا او از روش هاى خشن پزشکی که در آن زمان معمول بود – مانند رگ زدن و یا تنقیه – استفاده نمى کرد بلکه روش هاى ملایم ترى را به کار مى برد، به بهداشت اهمیت مى داد، و داروها را خودش می ساخت .
نوستراداموس در سال ١۵٣۴ در آژن (Agen) منزل گزید، ازدواج کرد و دو فرزند پیدا کرد. در این شهر او با ژول سزار سکالیگر (Jules Cesar Scaliger) ، فیلسوف و ستاره بین ایتالیایى آشنا شد که او را با فن پیشگویى آشنا کرد. چند سال بعد ، زندگى اش از هم پاشیده شد و پزشکی را هم رها کرد ؛ زیرا خانواده ی او در اثر دچارشدن به طاعون درگذشتند و او با این بدگمانی روبه رو شد که : « چرا کسى که بیماران طاعونى را درمان مى کند نتوانسته است خانواده ی خود را درمان کند؟ »
دادگاه تفتیش عقاید هم به جستجوى او پرداخت تا درباره ی یکى از دوستان اسکالیگر از او بازجویى کند. نوستراداموس آژن را ترک کرد و در حدود شش سال در اروپا به سفر پرداخت. ده سال پس از مرگ زن و فرزندانش ، نوستراداموس در شهر سالن (Salon) در پرووانس سکونت گزید و با یک بیوه ی ثروتمند ازدواج کرد که شش فرزند برایش آورد. کمى پس از سال ١۵۵٠ او شروع به ثبت پیشگویى هایش کرد که خود مى گفت توسط صدایى به او الهام مى شود و معتقد بود که «حضور الهى» است. او هر شب در اتاق کارش به تنهایى در برابر یک ظرف آب که بر یک سه پایه ی مسى قرار داشت ، مى نشست و به آن خیره مى شد. سپس با میله اى که در دست داشت به سه پایه مى زد و آن را در آب فرومى برد و سر میله را به لباسش مى مالید. او چیزهایى را که مى شنید و مى دید و غالبا آنها را نمى فهمید، ثبت مى کرد .
او پیشگویى هایش را در قالب چهاربندی هایى (quatrains) که بند دوم و چهارم آنها هم قافیه اند، با زبانی که آمیزه ای از زبان هاى فرانسه، یونانى، لاتین، و پروانس بود ، مى نوشت. البته چنین شیوه اى براى ارائه ی دقیق اطلاعات ، روش مناسب و دقیقى نیست؛ زیرا بر حسب دانش مفسر و تعبیرکننده ی اطلاعات ، نتایج متفاوت و گوناگونى مى توان از آنها به دست آورد و به همین علت هرکس از خواندن آنها چیزى به دست مى آورد. این چهاربندی ها به شکل مجموعه هاى صدتایى تنظیم شده است که آنها را «سده» (century) مى گویند. این سده ها ترتیب زمانى ندارند. شمار پیشگویى هاى نوستراداموس شامل ٩۴٠ چهاربندی است که به ٩ گروه صد تایى و یک گروه چهل تایى تقسیم شده است که آخرین گروه کامل نیست . تعداد چهاربندی ها در هر چاپ افزایش یافته است ؛ مثلا در چاپ اول (١۵۵۵) ٣۵٣ چهاربندی در چهار سده انتشار یافته که سده ی آخر شامل ۵٣ چهاربندی است اما در چاپ هاى بعدى افزایش یافته است ؛ مثلا در چاپ ١۵۵٧ شامل هفت سده (٧٠٠ چهاربندی ) است. ولى هفتمین آن را ناقص رها کرده است و تنها دارای ۴٢ چهاربندی است. هنگام مرگ او قصد داشت سده ی یازدهم و دوازدهم را هم بنویسد .
در این چهاربندى ها ، بر خلاف پیشگویان ویا فالگیران امروزى ، او به مسائل شخصى نمى پرداخت. این بندها در مورد خوشبختى و بدبختى، ثروت و فقر، و یا عشق و نفرت نیست، بلکه آمیزه ی شگفت انگیزی است از پیشگویى پیشامدها و حادثه ها و خبرهاى شوم مانند طاعون، قحطى، جنگ هاى هسته اى، فرود موجودات فضایى به زمین، شورش هاى ضد دینى، پایان جهان، مسائل ملى و بین المللى و امور شاهان، ملکه ها، پاپ ها، جنگ ها، محاصره ها، کشتارها، سیل ها، آتش سوزى ها، زمین لرزه ها، توفان ها و به طور خلاصه ، تراژدى ها. تعداد کمى از این چهاربندى ها نیز در مورد یخ زدن محصول انگور، و یا افزایش قیمت گندم است. او از ایهام، استعاره، و رمز بسیار استفاده کرده ، و از گفتار صریح و دقیق پرهیز کرده است . نوستراداموس بیشتر از واژگانی که چندین معنى متفاوت و مختلف دارند ، استفاده کرده تا پیشگویى هایش در هر زمان و مکان قابل تفسیر و تعبیر باشد. جمله بندى هاى او به شکلى است که به ترتیب هاى مختلف مى توان آنها را خواند و معانى گوناگونى از آنها دریافت کرد. او به زبانى نوشته است که در هر زمانى بتوان از آن مفهوم های گوناگونی را، بر اساس دانش خواننده ، بیرون کشید . نخستین بار در سال ۱۵۵۵ پیشگویى هاى او به نام « پیشگویى هاى آقاى میشل نوستراداموس » منتشر شد. انتشار این کتاب در محافل اشرافى فرانسه با استقبال بسیاری رو به رو شد و او به عنوان « پیشگو » شهرت یافت.

روی جلد کتاب « پیشگویی های نوستراداموس »

روی جلد کتاب « پیشگویی های نوستراداموس »

کاترین دو مدیچى ، ملکه ی فرانسه و همسر هنرى دوم ، پادشاه فرانسه او را به پاریس دعوت کرد و مورد لطف و مرحمت خویش قرار داد . با توجه به این که در آن زمان تنها در شهر پاریس حدود سى هزار جادوگر، کیمیاگر، ستاره بین، فال بین و حرفه هاى مجاز و شریفى از این دست مشغول بودند، این دعوت براى نوستراداموس افتخار بزرگى بود . او چاپ دوم کتاب را به طور مفصل تر در سال ١۵۵٨ منتشر ساخت و آن را به هنرى دوم ، پادشاه فرانسه تقدیم کرد. نوستراداموس به علت شهرت پیشگویى هایش پزشک هنرى دوم، فرانسیس دوم، و چارلز نهم پادشاهان فرانسه شد . او براى کاترین دو مدیچى و پادشاهان فرانسوى پیشگویى هاى خوب و براى الیزابت اول ، ملکه ی انگلستان دشمن خونى کاترین دومدیچى پیشگویى هاى بدى کرد که هیچکدام تحقق نیافتند .

روی جلد کتاب دیگری از نوستراداموس

روی جلد کتاب دیگری از نوستراداموس

نوستراداموس تا سال ١۵۶۶ که سلامتى اش را در اثر دچارشدن به آرتریت، نقرس و بیماری قلبى از دست داد ، از شهرت و موفقیت برخوردار بود. او در ژوئن همان سال از دنیا رفت و به طور عمودى در دیوار کلیساى کوردلیرز (Cordeliers) در شهر سالن دفن شد. او در پیشگویى زمان مرگ خود هفده ماه اشتباه کرده بود ؛ زیرا گفته بود که در نوامبر سال ١۵۶٧ خواهد مرد. در سال ١٧٩١ قبر او را باز کردند، استخوان هاى او را درآوردند و در کلیساى سن لوران (Saint Laurant) در همان شهر به خاک سپردند .
در طى جنگ دوم جهانى هم متفقین و هم متحدین از پیشگویى هاى نوستراداموس براى مقاصد تبلیغاتى در جنگ استفاده کردند. آلمان ها چهاربندی هایى را که معتقد بودند پیروزى هاى نازی ها را در جنگ پیشگویى کرده است ، از هواپیما بر فرانسه فرومى ریختند. متفقین هم چهاربندهایى را که شکست نازى ها را پیشگویى کرده بود ، بر آلمان و دیگر کشورهاى اشغال شده فرومى ریختند. دولت آمریکا هم چهاربندی هاى را که نشانه ی آمریکا به عنوان مشعلدار آزادى براى جهانیان بود، در فیلم هاى کوتاه در سینماها نمایش مى داد.
نوستراداموس پیشگویى کرده بود که سه دوره ی ترور و وحشت توسط سه ضدمسیح ایجاد خواهد شد. اعتقاد بر این است که دوره ی اول و دوم توسط ناپلئون و هیتلر ایجاد شد . بر حسب بعضى تعبیر ها سومین دوره یک دیکتاتور خاورمیانه خواهد بود که به کمک شوروى ، جنگ جهانى سوم را بین سال ١٩٩۴ تا سال ١٩٩٩ میلادى به راه خواهد انداخت و در طى آن ، نیویورک نابود خواهد شد . (مفسران گوناگون می گفتند که این دیکتاتور قذافى یا صدام است). پس از جنگ جهانى سوم، قحطى، خشکسالى، زمین لرزه، و آتشفشان ظهور خواهد کرد. این جنگ ٢٧ سال طول خواهد کشید و پس از آن ، این ضدمسیح شکست خورده و کشته خواهد شد، سپس یک دوره هزارساله ی صلح آغاز خواهد شد . او در نامه اى به فرزندش نوستراداموس مى نویسد که پیشگویى هایش تا رویدادهای سال ٣٧٩٧ را در بر می گیرد ؛ سالی که جهان به پایان خواهد رسید .

روی جلد کتاب دیگری از نوستراداموس

روی جلد کتاب دیگری از نوستراداموس

پیشگویى هاى او نیز مانند پیشگویى هاى دیگر پیشگوها و غیبگوها نیاز به تفسیر و تعبیر دارد ، آن هم به مقدار زیاد . البته از این جهت او هیچ کمبودى ندارد و به مقدار کافى تفسیرگران و تعبیرکنندگان نوشته هاى او وجود دارند که مى توانند از کلمه و از هر سطر چهاربندى هاى او چیزهایى بیرون بکشند که شگفتی آور است. به این ترتیب است که معتقدان به نوستراداموس مى گویند که پیشگویى هاى او در باره ی آغاز جنگ هاى ناپلئون، تاریخ سلطنتى انگلسان از الیزابت اول تا الیزابت دوم، از جمله استعفای ادوارد هشتم پادشاه انگلستان در سال ١٩٣۶، انقلاب آمریکا، جنگ داخلى آمریکا، تولد لویى پاستور، ظهور و سقوط هیتلر و محاکمات نورنبرگ، ترور آبراهام لینکلن، جان و رابرت کندى، دزدیده شدن پتى هرست توسط رادیکال ها در سال ١٩٧۴، پیروزى امام خمینى بر رژیم شاهنشاهى، گروگانگیرى کارکنان سفارت آمریکا در ایران در سال ١٩٧٩، جنگ جهانى دوم، پیاده شدن متفقین در نرماندى، بازگشت مک آرتور به فیلیپین و حتى جنگ بین انگلستان و آرژانتین در جزیره های فالکند در سال ١٩٨٢، مسافرت هاى فضایى، فرود به ماه، اختراع زیردریایى، و بمب اتمى به وقوع پیوسته است. گمان کنم که یک تفسیرگر خبره ی نوستراداموس بتواند حتى زمان و نحوه ی مرگ پدر مرا هم به طریقى ، از این چهاربندى ها بیرون بکشد . پیشگویى هایى هم که رخ ندادند – مانند مرگ پاپ ژان پل دوم در سال ١٩٩۶ و انتخاب یک پاپ فرانسوى و یا به پایان رسیدن جهان در سال ١٩٩٩- چندان اهمیت ندارند و به زودى فراموش مى شوند. براى کسى که در قرن شانزدهم مى زیسته است ، داشتن چنین سرگرمى و تفننى بسیار عجیب مى نماید، ولى خوب، چه مى شود کرد مگر نه این که همه ی پیشگویان آدم هاى عجیبى بودند ؟ بیشتر چهاربندى ها تفسیرهاى سیاسى زمان و انتقاد از کلیساى کاتولیک است که در آن موقع سخت مشغول تفتیش عقاید مومنان و در آتش سوزاندان کافران بود. خود نوستراداموس نیز در مظان اتهام بود . زیرا دو نسل پیش از وى خانواده نوستراداموس به طور اجبارى به مذهب کاتولیک درآمده بودند. اسنادى که به تازگی کشف شده نشان مى دهد که او تمایل بسیاری به لوتر داشته و به مذهب کاتولیک اعتقاد چندانى نداشته است .
بعضى چهاربندى ها در مورد هر عصر و هر مکان صدق مى کند و هر کسى مى تواند به دلخواه خود آن را تفسیر و تعبیر کند و نتیجه ی دلخواهش را از آنها بیرون بکشد ؛ برای نمونه در یکى از چهاربندى ها مکنت و ثروت را براى هنرى دوم پادشاه فرانسه پیشگویى مى کند. متاسفانه هنرى چند سال بعد در اثر یک سانحه به هنگام نیزه بازى کشته شد. خوب ، در این جا هیچ مشکلى پیش نمى آید ، زیرا در میان این ٩۴٠ چهاربندى مفسران محترم بیت دیگرى را پیدا مى کنند که نشان مى دهد که او مرگ شاه را پیش بینى کرده است. پس از مرگ نوستراداموس که در حدود چهارصد سال از آن گذشته است ، پیشگویى هاى او را در سرتاسر جهان به هر واقعه و رویدادى نسبت داده اند و به علت وجود ترجمه هاى نادرستى که در دسترس است ، این پیشگویى ها موفقیت آمیزتر جلوه مى کنند. پیشگویى هاى نوستراداموس تا سال ها پس از مرگ چنان محبوبیتى داشت که کلیساى کاتولیک که خود عامل انتشار خرافات و سرکوب عقل و خرد بود ، در سال ١٧٨١ کتاب « سده هاى نوستراداموس » را محکوم کرده و آن را جزو کتاب هاى ممنوع اعلام کرد .

رمز موفقیت پیشگویان

رمز موفقیت کسانى مانند نوستراداموس در گذشته ، و همکاران او در زمان حال چیست؟ چگونه کسانى که ادعاى ارتباط با عوالم روحانى و عالم قدس را ندارند ، می توانند از وقایع آینده آگاهی پیدا کنند ؟ معتقدان به عصر جدید این امر را توسط افرادى جز پیامبران و اولیاء الله ممکن مى دانند. آنها معتقدند که هر واقعه و هر ذره در این جهان به هم ارتباط دارد و بدین ترتیب قانون علت و معلول تغییر پیدا مى کند و پیشگویى کاملا ممکن مى شود. مفهوم این جمله هر چه باشد ، نتیجه اش این است که « پیشگویى ، امرى شدنی و ممکن است ».
حرفه ی پیشگویى همانند کارهای گوناگون ، آداب و رسوم و نکته ها و ظرافت هایى را دارد. در اینجا هشت اصل و قاعده اى را که براى موفقیت در پیشگویى لازم است و جیمز رندى آنها را تدوین کرده است (با کمى تغییر براى بهره مندشدن خوانندگان فارسى زبان) می آوریم . امیدوارم کسانی که در آینده از این اصول براى پیشگویى و یا غیبگویى و جذب مشترى و مرید استفاده مى کنند ، منبع آن را نیز ذکر کنند .
اصل اول : در هر وهله تعداد زیادى پیشگویى کنید ، به این امید که چند تای آنها درست از آب دربیایند . اگر اینطور شد ، با کمال افتخار به آنها اشاره کنید .
همیشه پیشگویى هاى تحقق یافته را بازگویى کنید، اما بقیه را فراموش کرده و از صحبت در باره ی آنها خوددارى کنید. از میان پیشگویى هاى معروف ترین پیشگوهاى معاصر مربوط به چهار سال که در رنگین نامه « نشنال اینکوایرر» منتشر شده است ، یعنى از میان ٣۶۴ پیشگویى تنها چهار پیشگویى درست از آب درآمدند . این یعنی اینکه این پیشگوها ها در ٩/٩٨ صد موارد در اشتباه بودند. البته هنوز این افراد به همین شغل خود اشتغال دارند و هیچ گونه آسیبى از این نادانی خود نسبت به آینده ندیده اند. لابد پیشگویى کرده بودند که معتقدان به آنها به غلط بودن پیشگویى هایش اهمیتى نمى دهند. نمى دانم اگر پزشک، مهندس ، و یا هر کس دیگرى در حرفه ی خود دچار چنین درصد بالایى اشتباه مى شد چه برسرش مى آمد.
اصل دوم : بسیار مبهم و کلى و مشروط صحبت کنید . از به کاربردن جملات واضح و روشن که ممکن است بعدا غلط از آب دربیاید ،خوددارى کنید .
تا آنجا که ممکن است از قید استفاده کنید ؛ جملاتى مانند «احتمالا» ، « ممکن است » ، « شاید » را همیشه مى توان به نفع پیشگویى تفسیر کرد. جملات را این طور شروع کنید : فکر مى کنم، احساس مى کنم، ممکن است که ، شاید که، امکان دارد که.
نوستراداموس در به کاربردن این اصل آنقدر زیاده روى کرده است که بسیارى از همصرانش، از جمله ویراستار کتابش، به او خرده گرفته اند .
اصل سوم : از ایهام، تمثیل، استعاره، و زبان رمزى زیاد استفاده کنید . نمونه آوردن از جانوران ، اشیاء، و رویدادهایی که مى توان آنها را به هر شرایطى نسبت داد ، بسیار مفید است. از واژه های عربى زیاد استفاده کنید . واژه های عربى به علت اشتقاق پذیریشان مفاهیم و معانى متفاوت و گوناگونى را افاده مى کنند و بسیار کارسازند، زیرا قابلیت انعطاف زیادى براى پیشگو مى آورد و وى مى تواند با تعبیر و تفسیر یک لغت ، معانى گوناگونی را از آن بیرون بکشد. ایران و دیگر کشورهاى اسلامى از نظر علم تفسیر و تعبیر (به علت وجود واژه هاى عربى) پیشرفته ترین کشورهاى جهان هستند و از این نظر هیچیک از کشورهاى غربى به پاى آنها نمى رسد. این پیشرفت به اندازه ای است که از هر متنى مى توان معانى متناقض و متضاد بیرون کشید . برای نمونه ، به کمک این علم از واژه هایى مانند یار، لب، شراب، آغوش، مستى، رخ زیبا در کتابهاى شعر مى توان معناهای عرفانى مانند سلوک و حضور در برابر خداوند و وصل به او را استنتاج کرد!. به کاربردن واژه هاى خورشید، ستاره ، ماه ، نور، که نشانه روشنایى و خوشبختى است، آب که نشانه ی پاکى و کارگشائى است، به جاى به کاربردن خود کلمات دیگر بسیار کمک مى کند. شیر نشانه ی شجاعت و پیروزى، و هلال ماه نشانه ی اسلام، شروع یک مرحله ی جدید، و رنگ سبز نشانه ی سیادت و سرسبزى است. هنگامی که اینها به عنوان نماد به کار می روند، دست پیشگو براى تفسیر و تعبیر بسیار باز خواهد بود .
اصل چهارم : دوپهلو صحبت کنید و در هر دو جهت پیشگویى هایى بکنید. پس از روی دادن هر رویداد ، بگویید که منظور واقعى شما همین رویداد بوده که رخ داده است، نه مورد دیگر!
این شیوه اى است که خانم جین دیکسون (Jeane Dixon) ستاره بین معروف به آن عمل مى کرد. او در سال ١٩۵٣ مرگ رئیس جمهور منتخب در سال ١٩۶٠ آمریکا را که چشم آبى و از حزب دموکرات است ، پیشگویى کرد. در سال ١٩۵۶ او تاکید کرد که دموکرات ها در سال ١٩۶٠ ریاست جمهورى را به دست خواهند آورد (چیزى که همه انتظارش را داشتند) و رئیس جمهور در این دوران « یا مى میرد و یا به قتل مى رسد » ، اما لزوما در دوره ی اول ریاست جمهوری اش نخواهد بود. سپس در سال ١٩۶٠ او پیشگویى کرد که اگرچه رئیس جمهور یک مرد جوان چشم آبى و مو قهوه اى خواهد بود ، اما جان کندى در انتخابات پیروز نخواهد شد. مسلم است که او مرگ جان کندى را پیشگویى نمى کرد، زیرا پیشگویى کرده بود که او انتخاب نمى شود. او مرگ کاندیداى برنده ی پست ریاست جمهورى را پیشگویى کرده بود که کسى دیگرى جز جان کندى بود. در یک مرحله او حتى پیشگویى کرده بود که ریچارد نیکسون رئیس جمهور خواهد شد. هنگام پیش بینى مرگ و یا قتل رئیس جمهور، نه از کندى، نه از شهر دالاس، و یا تاریخ و روز نام نبرده بود. با این حال مشهور است که او قتل کندى را پیشگویى کرده بود. گفته مى شود حدس او احتمالا بر اساس شایعه « نفرین ریاست جمهورى » است ، از این قرار که در فاصله ی هر بیست سال (پس از پرزیدنت هاریسن) هر رئیس جمهورى که انتخاب مى شود خواهد مرد. گو این که این مسئله براى رونالد ریگان پیش نیامد، و او از معدود روساى جمهورى آمریکاست که به سن نودسالگى رسیده است ، اما باید دید که توضیح ستاره بین ها در این باره چیست . بدین ترتیب با پیشگویى هاى مبهم، دوپهلو، و متناقض و تکیه به حافظه ی مردم مى توان امید داشت که آنهایى را که اصلا رخ نداده اند ، فراموش کنند و بعضى ها را که رخ داده و یا فکر مى کنند رخ داده اند ، به یاد بیاورند .
اصل پنجم : موفقیت پیشگویى را به خداوند نسبت دهید، و مسئولیت تفسیر نادرست پیامهاى الهى را خود به عهده بگیرید. به این تریتب ناراضیان و بدگویان ناچارند با خداوند بجنگند.
خانم جین دیکسون همیشه بر روى این نکته تاکید داشت و پیروان خود را براى ناکامیابی هایش آماده مى کرد. فایده این روش این است که در صورت موفقیت فکر مى کنند که شما با مراجع امور در آسمانها رابطه دارید و در صورت عدم موفقیت هم چیزى را از دست نمى دهید. تا حالا دیده اید که یک پیشگو را به خاطر پیشگویى هایى که تحقق نیافته است ، محاکمه و یا مجازات کرده باشند ؟
اصل ششم : هرچقدر هم پیشگویى هایتان غلط درآمد، اهمیت ندهید و به کار خود ادامه دهید. معتقدان متوجه این اشتباهها نخواهند شد و همچنان حرفهاى شما را باور خواهند کرد .
خانم جین دیکسون علاوه بر بسیارى از پیشگویى هایى که هیچگاه تحقق نیافتند ، گفته بود که ریچارد نیکسون از رویداد واترگیت پیروز بیرون خواهد آمد، روسیه اولین انسان را به ماه خواهد فرستاد و در سال ١٩۵٣ایران و در سال ١٩۵٧ فلسطین را اشغال خواهد کرد. چین کمونیست در سال ١٩۵٨ جنگ جهانى سوم را آغاز خواهد کرد ، اما در سال ١٩۵٩ به عضویت سازمان ملل متحد درخواهد آمد. ژاکلین کندى پس از مرگ کندى ازدواج نخواهد کرد (ژاکلین با اوناسیس میلیاردر یونانى ازدواج کرد) و پس از مرگ اوناسیس پیشگویى کرد که ژاکلین دوباره ازدواج خواهد کرد (که ازدواج نکرد). روسیه در سال ١٩٨٠ به ایران حمله خواهد کرد، حکومت فیدل کاسترو در سال ١٩۶١ سرنگون خواهد شد و احتمالا در سال ١٩۶۶ کشته خواهد شد. آیزنهاور در سال ١٩۵۶ در انتخابات ریاست جمهورى شرکت نخواهد کرد، جنگ ویتنام در پنجم آگوست ١٩۶۶ به پایان خواهد رسید. این فهرست مختصرى است از تعداد بی شمارى از پیشگویى هاى تحقق نیافته ی خانم دیکسون . با همه ی این پیشگویى هاى نادرست ، ایشان تا آخرین روزهاى زندگى و درگذشت در سال ، ١٩٩٧ از محبوبیت و اعتماد طرفدارانش برخوردار بود.
اصل هفتم : همیشه روی دادن رویدادهای ناگوار و فاجعه ها را پیشگویى کنید. شنوندگان آنها را آسان تر به یاد مى آورند و هواخواهان بیشترى دارند.
هم نوستراداموس و هم جین دیکسون متخصص پیشگویى جنگ، انقلاب، قتل، زمین لرزه، سیل، قحطى و دیگر بلاهای طبیعى و قهر الهى هستند، زیرا رویدادهای تراژدى و مصیبت آمیز بیشتر در خاطره ها مى مانند تا لحظات شادى و خوشى . در سال ١٩٧٠ جین دیکسون پیشگویى کرد که در دهه ی ١٩٨٠ یک ستاره ی دنباله دار با زمین برخورد خواهد کرد و آشوب و ویرانى بپا خواهد کرد. او گفته بود که جای برخورد این ستاره ی دنباله دار را مى داند اما نمى گوید. همچنین نمى گوید که چرا جای برخورد را نمى گوید! ایشان این شیوه را از نوستراموس یاد گرفته است ؛ نوستراداموس هم گفته بود که اگر مى خواست مى توانست تاریخ و زمان دقیق هر پیشگویى را بدهد، ولى این کار باعث خوشحالى همه نخواهد شد.
پیشگویى زمین لرزه از چیزهایی است که کمتر ممکن است رخ ندهد (به شرطى که زمان و جای آن گفته نشود و یا در ابهام بماند). زیرا پوسته ی زمین پیوسته در حال تغییر است و منجر به بروز هزاران زمین لرزه ی کوچک و برزگ و محسوس و نامحسوس مى شود. در هر دو یا سه هفته یک زمین لرزه ی بزرگ در جایى از جهان رخ مى دهد. در سال ١٩٨٩ هشتاد زمین لرزه ی بزرگ در جهان رخ داد. پیشگویى زمین لرزه براى سرزمین های زمین لرزه خیز مانند خاورمیانه و ژاپن و پیش بینى سیل براى سرزمین هایی که همه ساله به آن دچار مى شوند و جزو بلاهاى طبیعى پیوسته است (شبه قاره ی هند) از پیشگویی های موفق است .
اصل هشتم : هنگامى که پس از رویداد پیشگویى مى کنید (در واقع پسگویى مى کنید)، اما وانمود مى کنید که پیش از رویداد ، روی دادن آن را پیشگویى کرده بودید، پیشگویى دقیق و روشن نکنید و اشتباه را هم با آن مخلوط کنید. یک پیشگویى دقیق بسیار شک برانگیز است .
این شیوه اى است که نوستراداموس بسیار به کار برده است. پیشگوئى سوء قصد به رونالد ریگان در ٣٠ مارس سال ١٩٨١ با استفاده از این شگرد بوده است. یک روز پس از ترور ریگان توسط جان هینکلى خبرگزاری ها گزارش دادند که تامارا راند (Tamara Rand) یک پیشگوى حرفه اى در لوس آنجلس این حادثه را دو ماه پیش از آن در طى یک گفتگوی تلویزیونى در لاس وگاس پیشگویى کرده بود. راند گفته بود که سوء قصد در «هفته ی آخر مارس» روی خواهد داد و نام سوء قصد کننده «چیزى شبیه جک هملى» خواهد بود. تاریخ سوءقصد و نام سوء قصدکننده بسیار نزدیک و شبیه بود، ولى عینا و دقیقا همان نبود. بعدا معلوم شد که او ویدئو را روز پس از سوء قصد تهیه کرده و عمدا نام و تاریخ دقیق را نگفته است تا باورکردنى تر به نظر برسد.
البته شیوه هاى دیگرى هم هست که براى موفقیت در پیشگویى لازم است که بسته به فرهنگهاى گوناگون تفاوت می کند. در جامعه های خرافاتى و مذهبى شدید و در جاهایى که افراد تحصیل کرده و باسواد کم هستند و «خردگرایى» و «عقل سلیم» از واژه های ناشنیده و بازگونشدنی است امکان موفقیت پیشگو بیشتر است. در این جامعه ها ، دست کم باید یک یا دو مرید و پیرو داشت که واقعا غیبگویى و پیشگویى شما را باور کرده باشند. وجود چنین افراد صادق و مخلص از لوازم ضرورى کار است. آنها بهترین تبلیغ کنندگان و مروجان شما خواهند بود. چنان که گفته اند « یک مرید خر بهتر از یک پارچه آبادى است. »
این جانب پیشگویى مى کنم که ژنرال صدام حسین نیز با خشونت و خونریزى مسند ریاست جمهورى را ترک خواهد کرد. متاسفانه نمى توانم بگویم که منبع این پیشگویى چیست و آیا بر اساس یک رابطه ی الهى، بینش اجتماعى، و یا شم سیاسى است. تعیین آن را به عهده خودتان واگذار مى کنم (این فصل سه سال پیش از دستگیرى صدام حسین نوشته و چاپ شده بود).

روش تفسیر پیشگویى ها

نوستراداموسى ها همانند بسیارى از مفسران و تعبیرکنندگان متن های قدیمى و مقدس شیوه ی مخصوص خود را دارند که به هیچ وجه بر مبناى استدلال و یا استنتاج منطقى و یا اصول زبان شناسى براى درک متن ادبى نیست، بلکه مخلوطى از همه ی این روشها به همراه شیوه هاى دیگر است. این شیوه براى کش دادن، تعبیر، و تحریف واژه ها و بیرون کشیدن پیشگویى هاى دلخواه از این آمیزه است . براى آنها دشوار است که بپذیرند که این چهاربندى ها در مورد مسائل معمولى و پیش افتاده است. برای نمونه ، نوستراداموسى ها املاء، انشاء، و معانى امروزى زبان فرانسه را براى تعبیر چهاربندى ها که در حدود چهارصد سال پیش از این نوشته شده است ، به کار مى گیرند، اما هرجا که در تفسیر درمى مانند بى درنگ از زبان های فرانسه ی قرن شانزدهم، لاتینی ، یونانى، زبان پرووانس یاری می گیرند . شنوندگان هم به این توجه ندارند که نوستراداموس ، زبان معاصر فرانسه را که نمى دانست. شگردهای تفسیر نوستراداموسى ها عبارتند از :
تغییر واژه ها : گاهى براى جورکردن پیشگویى یک رویداد به افزودن و یا کاستن یک یا چند حرف به یک واژه مى پردازند؛ برای نمونه هدرى مى شود هندرى، هنرى، هارى یا هیستر مى شود هیتلر. همان طور که به شیوه ی مرضیه بعضى از نویسندگان وطنى و استادان تفسیر آدولف هیتلر از کرمان برخاسته است ، با این استدلال که « آدولف ژرمانى» همان نام دگرگون شده ی «عبدالطیف کرمانى» است !
نشانه گذارى : گذاشتن و برداشتن نشانه های سجاوندی مانند نقطه، ویرگول، نشانه ی استفهام . نوستراداموس غالبا در به کاربردن و یا استفاده درست از آنها موفق نبوده است. بدین ترتیب با نشانه گذارى دلخواه مى توان به معنى دلخواه رسید. برای نمونه ، به این جمله ی معروف توجه کنید که شاهی در یک فرمان شاهانه گفته است : اعدام لازم نیست آزادش کنید. با گذاشتن تنها یک ویرگول پس از کلمه ی « اعدام» و یا کلمهی « نیست » مى توان سبب مرگ و یا آزادى محکوم شد. و یا در جمله ی « در یافتن لذتى است که دریافتن نیست، اگر میان «در» و یافتن فاصله اى گذاشته شود ، معنى جمله به کلى تفاوت پیدا مى کند.
اشاره ی تمثیلى : با استفاده از جانوران و موجودات افسانه اى . برای نمونه ، وازه ی «لایون» به معنى شیر نماد کشور انگلستان و یا خانواده ی سلطنتى است، اما به معنى شهر «لیون» در فرانسه هم مى تواند باشد (در فارسى مانند این است که بگوییم اسد (شیر) به معنى حضرت على (ع ) هم هست ؛ زیرا او اسدالله و یا شیر خدا بود .

ادغام چهاربندى ها : در این شگرد یک مصراع و یا یک بند را مستقلا تفسیر می کنند و یا با بند دیگر، و یا با چهار بندى هاى دیگر، هرجا که لازم شد ، ادغام مى کنند تا معنى و مفهوم دلخواه را به دست بیاورند .
معانى پنهان نام ها : گفته مى شود که بعضى نام ها معنی ها ی پوشیده و پنهانى دیگرى هم دارند؛ برای نمونه ، کلمه ی «Pasteur » به معنى چوپان (نام عام) به معنى پاستور ، شیمیدان فرانسوى (نام خاص) تعبیر و تفسیر مى شود.
استفاده از واژگان زبانهاى خارجى : در این شگرد از واژه هاى خارجى زیاد استفاده مى شود. نوستراداموس و نویسندگان همزمانش از زبان لاتینی استفاده مى کردند. اما بسیارى از نوستراداموسى ها از زبانهاى دیگر، نام های قدیم ادبیات کلاسیک ، و اشاره هاى تمثیلى و واژهاى ناشناخته خارجى به فراوانی استفاده مى کنند.
اثبات کشف یک مفهوم از طریق کشف مفهوم های دیگر: این شگرد در واقع ، یک دور و تسلسل است.

پیشگوئى هاى معروف نوستراداموس

در اینجا ما سه پیشگویى را که بر طبق نظر همه ی نوسترداموس شناسان بسیار موفق بوده اند و آن ها را به عنوان نمونه های قطعى و موفق پیشگویى هاى او نام می برند ، همراه با تفسیر آنها بررسى مى کنیم. این سه پیشگویى عبارتند از: آتش سوزى بزرگ لندن، ظهور هیتلر، و پایان جهان در سال ١٩٩٩. ابتدا متن فرانسه سپس ترجمه ی انگلیسى و فارسى آن را مى آوریم.

آتش سوزى لندن

 , Le sang du juste a Londres fera faulte
: Brusles par fouldres de vint trois les six
, La dame antique cherra de place haute
. De mesme secte plusieurs seront occis

 , The blood of the just shall be wanting in London
,Burnt by thunderbolts of twenty three the Six (es)

The ancient dame shall fall from (her)high place

 . Of the same sect many shall be killed

خون ناحق در لندن بازخواست خواهد شد،
با بیست و سه و شش آذرخش سوخته مى شود،
خانم کهنسال از مقام والاى خود فرو مى افتد،
از همان فرقه بسیارى کشته خواهند شد.

گفته مى شود چهاربندى بالا در باره ی آتش سوزى بزرگ لندن است که ١١١ سال بعد ، یعنى در سال ١۶۶۶ اتفاق افتاده و چهارپنجم این شهر را نابود کرده است . منظور از « بیست و سه و شش » به معناى ۶۶ (۶۶= ۶ + ۳ x 20 ) است که اشاره به سال ١۶۶۶ دارد. منظور از « خانم کهنسال » کلیساى سنت پل در لندن است که در آتش سوزى از میان رفت . منظور از « ازهمان فرقه بسیارى کشته خواهند شد » کلیساهاى مشابه دیگر است که در آتش سوزى سوختند .
خوب، تا اینجا که پیشگویى نوستراداموس با عمل تفسیر بسیار موفقیت آمیز بود. رویدادهای بسیارى را در تاریخ فرانسه، اروپا و یا جهان مى توان به این شیوه ی تفسیر به این چهاربندى نسبت داد. اما نظر محققان تاریخ چیز دیگرى است. آنها معتقدند که این چهاربندى شرح تصفیه و کشتار خونین پروتستان ها در ژانویه ی سال ١۵۵۵ به فرمان مارى اول ، ملکه ی کاتولیک انگلستان است. محاکمه و سوزاندن این کافران در گروههاى شش تایى انجام مىشد و براى این که این کافران به سرعت به درک واصل شوند ، کیسه هاى باروت را در میان پاهایشان و یا به گردنشان مى بستند که پس از انفجار مانند آذرخش صدا مى کرد. سه سال بعد ، مرى اول در اثر دیوانگی درگذشت. اولین چاپ کتاب «سده ها» در چهارم ماه مه ١۵۵۵، یعنى پنج ماه پس از این رویداد منتشر شده است و نوستراداموس از کسانى بوده است که با مقامات گوناگون در تماس بوده و احتمالا از چنین رویدادی خبردار بوده است ؛ چرا او که کاتولیک بوده است به سوزاندن پروتستان ها اعتراض مى کند؟ براى این که خودش قلبا یک پروتستان بوده است و در نامه هاى پنهانى که به افراد بسیاری در آلمان نوشته است، این موضوع را گفته است
.
ظهور آدولف هیتلر

 , Bestes farouches de faim fleuues tranner
, Plus part du champ encontre Hister sera
, En caige de fer le grand fer treisner
. Quand rien enfant de Germain obseruera

 , Beasts mad with hunger will swim across rivers
, Most of the army will be against the Lower Danube
, The great one shall be dragged in an iron cage
. When the child brother will observe nothing

جانوران دیوانه و گرسنه در عرض رودخانه ها شنا خواهند کرد،
بیشتر ارتش بر خلاف دانوب پایین خواهد بود،
آن مرد بزرگ به یک قفس آهنى کشیده خواهد شد،
هنگامى که کودک برادر چیزى را نخواهد دید.

نسبت دادن این پیشگویى به ظهور هیتلر بر مبناى تفسیر واژه ی «هیستر» به «هیتلر» در بند دوم و «ژرمین» به «آلمانى» در بند چهارم است . در صورتى که محققان معتقدند که «هیستر» در زمان نوستراداموس به بخش پایین دست رودخانه ی دانوب گفته مى شده و نوستراداموس در بندهاى دیگر نیز واژه ی «هیستر» را همراه با رودخانه ی «راین» به کار برده است. واژه ی «ژرمین» در قرن های ١٢ تا ١۶ میلادى در زبان فرانسه به معناى «برادر» بوده است. واژه ی «ژرمن» پس از جنگ جهانى دوم در زبان فرانسه به معنى «فرد آلمانى» راه یافت . مگر این که ادعا کنیم که نوستراداموس حتى مى دانسته که این واژه ، قرن ها بعد در زبان فرانسه وارد مى شود و آن را به کار برده است، که واقعا بسیار بعید است.
محققان معتقدند این چهاربندى شرح حمله ی ترک ها در سال ١۵٢٩به اروپا ، تصرف مجارستان و استقرار در جنوب رودخانه ی دانوب و محاصره ی وین است. چارلز پنجم ، پادشاه آلمان ترک ها را در جنوب رودخانه ی دانوب متوقف کرد. پس از آن هنرى دوم ، پادشاه فرانسه از غرب به آلمان حمله کرد و با این که چارلز پنجم سعى کرد که سرزمینهاى از دست رفته را از وى بازپس ستاند، اما نتوانست. برادر چارلز پنجم ، یعنى فردیناند پادشاه مجارستان به کمک او آمده و معاهده ی صلح را در سال ١۵۵۵، یعنى همان سالى که سده ها منتشر شد، امضاء کرد. معنى اصلى بند چهارم متن فرانسه به علت غلط چاپى تغییر یافته است . در اصل « فرزند راین» (یعنى فردینالد) از برادرش مراقبت خواهد کرد « بوده است که به «کودک برادر» تبدیل شده است. فقط بند سوم مى ماند که که کسى نمى داند تفسیرش چیست .

جنگ جهانى سوم

 , L’an mil euf cent nonante neuf sept mois
,Du ciel viendra un grand Roy d’effrayeur

 , Ressusciter le grand Roy d’Angoulmois
. Avant apre Mars regner par bonheur

The year 1999 and seven months
, From the sky shall come the great king of terror
, The great Mongolian King of old shall ressurrect
.Before and after wars shall reign at will

در سال ١٩٩٩ و ماه هفتم
پادشاه بزرگ وحشت از از آسمان خواهد آمد،
پادشاه بزرگ مغول دوباره زنده خواهد شد
پیش و پس از جنگها با اراده ی پادشاهى خواهد کرد .

تا پیش از این سال نوستراداموسى ها انواع و اقسام بلاها و مصیبت ها و حتى پایان جهان را در این سال براى بشریت پیشگویى کردند. بر طبق بعضى تفسیرها ، ایستگاه فضایى میر متعلق به شوروى به زمین فرو خواهد افتاد و پاریس و چهار شهر دیگر را نابود خواهد کرد . برابر تفسیر دیگرى این تاریخ پایان جهان است و مغول ها یعنى چینى ها، روس ها، و مسلمان ها به اروپا حمله کرده و بیرحمانه و سفاکانه آنها را مى کشند. بر طبق نظر بعضى دیگر این پیشگویى بر اساس معمول در جهان مسیحیت است که پایان هر هزاره را پایان جهان مى دانستند . در این سال بسیارى از مسیحیانى که حتى به نوستراداموس اعتقاد نداشتند ، چشم به راه به پایان رسیدن جهان بودند و خود را براى آن آماده کرده بودند . فراموش نکنیم که موضوع خبرى در این سال در سراسر جهان Y2K بود. بعضى نیز معتقدند که منظور از این چهاربندى پیش بینى خسوف ٢٩ ژوییه (١١ آگوست بر حسب تقویم امروزى) ١٩٩٩ است. احتمالا نوستراداموس این تاریخ را در جدولهاى مربوط پیش بینى خسوف پیدا کرده بود. خوب، آقاى نوستراداموس همه ی تفسیرها و تعبیرها به کنار، این یکى را خودم شاهدم که خوشبختانه رخ نداد .
رمز موفقیت نوستراداموس در این است که این چهاربندى ها را به شیوه اى نوشته است که در آنها ترتیب مکانى و یا زمانى رعایت نشده است؛ پیشگویى را مى توان به هر رویدادی در اروپا، چین، خاورمیانه و جاهاى دیگر عالم و در هر عصر و زمانى نسبت داد؛ هیچگونه جمله و عبارت روشن و قطعى در آن یافت نمى شود، به طورى که دشوار است بتوانیم بگوییم که یک پیشگویى به وقوع نپیوسته است؛ بیشتر از کلماتى استفاده کرده است که چندین معنى دارند؛ حروف اضافه، حرف تعریف، و حرف ربط کمتر به کار برده و از واژه های لاتینی بسیار استفاده کرده تا ابهام بیشترى ایجاد کند، و از وجه مصدرى به عنوان شکلى که زمان و شخص در آن معلوم نیست ، بسیار بهره گرفته است.
بعضى از این دوبیتى ها براى آینده ی بسیار دور نوشته شده اند تا فرصت و زمان کافى براى تحقق آنها وجود داشته باشد . بعضى دیگر با توجه شرایط اجتماعى و تاریخى که وى در آن مى زیسته است ، نوشته شده اند. نوستراداموس به عنوان پزشک شاه با افراد نخبه ی اجتماع مانند اشراف، روحانیان و افراد موثر در اوضاع سیاسى فرانسه تماس داشته و در معاشرت بوده است و بدیهى است که از بسیارى از واقعیت های سیاسى، اجتماعى، و اقتصادى آن زمان که به آسانی در اختیار همزمانانش نبود ، آگاه باشد و با اطلاع از امور داخلى حکومت در باره ی برخی رویدادها، پیشگویى هایى بکند که مى دانسته به زودى روی خواهند داد .
برخى از پیشگویی هایی که به نظر مى رسد تحقق یافته اند به این علت است که بى درنگ پس از روی دادن یک حادثه نوشته شده اند. برخى دیگر چنان نامفهوم، غیرمنطقى، و بى معنى هستند که فهم آنها به هیچ وجه ممکن نیست . برخى دیگر نیز توضیح رویدادها و حادثه های معمولى زمان نوستراداموس است که خود وى و هم عصرانش با آن آشنا بوده اند و اصولا پیشگویى نیست ، بلکه توضیح بعضى رویدادها و حادثه های روزمره است. امروزه روشن شده است که بعضى دیگر که پیشگویى هاى روشن و مشخص هستند و مى توان آنها را بررسى کرد ، چه در زمان نوستراداموس و چه در دوران پس از او، نادرست بودند و تحقق نیافتند.
پیشگویى هایى به سبک نوستراداموس که به ضرب تفسیر، تعبیر، و کش دادن واژگان به دست مى آید فراوان است و مى توان آن را از همه ی کتاب مذهبى مانند تورات، انجیل ، و اوستا و کتاب های شعر بیرون کشید . از این لحاظ «دیوان حافظ شیراز» بهترین منبع است ؛ زیرا به علت ایهام و رمز، و استعاره، و تمثیل هر بیت را مى توان به چیزهاى گوناگون مانند و شبیه کرد و هر خواننده مى تواند آرزوها وخواسته های خود را در آنپیدا کند . بى جهت نیست با « دیوان حافظ » فال مى گیرند و او را «لسان الغیب» لقب داده اند . بر این اساس ، من با توجه به شیوه ی تفسیر نوستراداموسى دریافته ام که حافظ سفر به ماه را پیش بینى کرده است . به راستی ، او ناچیزشمردن دشواری های حاصل از پرواز از میان توفان هاى جوى ، آغاز صداى انفجار حاصل از پرتاب آپولو ، و شادى نیل آرمسترانگ بر سطح ماه و بالا و پایین پریدن او را ، چه خوب در این چهار بند توصیف کرده است :

« پیش چشمم کمترست از قطره اى
آن حکایت ها که از طوفان کنند
یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان در عرش دست افشان کنند »

آفرین به حافظ ، احسنت به این قدرت پیشگویى (و یا شاید احسنت به قدرت تفسیر مفسر).

پی نوشت ها : 

۱. حافظ شیرازی می گوید : « من آنم که چون جام گیرم به دست / ببینم در آن آینه هرچه هست »

۲-An Encyclopedia of Claims, Frauds, and Hoaxes of the Occult and Supernatural, James Randi, St. Martin’s .Press.

۳-Encyclopedia of Pseudoscience, William F. Williams, Facts on File, Inc.
۴-Harper’s Encyclopedia of Mystical and Paranormal Experience, Rosemary Ellen Guley, Harper, San Francisco.
۵-The Encyclopedia of the Paranormal, Gordon Stein, Prometheus Books.
۶-The Mask of Nostradamus, James Randi, Charles Scribner’s Sons.
۷–Smithsonian, April 1999, P 69 (1).
۸-Skeptical Inquirer, May 2000, Vol. 24, No. 3, page 6.
۹-Skeptic, Summer 1999, Vol. 7, No. 3, page 18.
۱۰-Skeptic, Spring 1999, Vol. 7, No. 2, page 16.
۱۱-The Washington Post, September 12, 1999, page X08.
۱۲-Time International, July 12, 1999, Vol 154, No.1, page 29
۱۳-Time International, July 5, 1999, Vol 153, No.26, page 16.

۱ نظر

  1. بهروز خلوصی می‌گوید،

    نوسترآداموس به راستی کیست؟ آیا او پیشگویی صادق است یا شارلاتانی است یهودی؟ پروژه های فراماسونری یهود برای بازی با عقاید و باورهای مردم چگونه و به دست چه افرادی اجرا می شود؟ چرا کتاب این پیشگو در ۵ قرن گذشته، مکرر چاپ شده است؟ در باره ی این پدیده می توانید به منبع زیر هم مراجعه کنید :

    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/180482/%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B3

    ارسال شده در تاریخ تیر ۱۵ام, ۱۳۹۴ در ساعت ۴:۳۳ ق.ظ

نظر شما