ناهید زندی
سرنوشت یاران دکتر مصدق
نوشته : عبدالرضا هوشنگ مهدوی
چاپ دوم: ۱۳۸۴
ناشر : انتشارات علمی
در این کتاب نویسنده کوشیده است گزارشی کوتاه از زندگی و مبارزات برخی از یاران وفادار دکتر محمد مصدق در دورۀ «جنبش ملی کردن صنعت نفت» به دست دهد. از میان این گروه، کسانی هم هستند که برای مدتی پستهایی همچون وزارت را به عهده گرفتهاند.
در پیشگفتار کتاب، در آغازمعرفی کوتاهی از احزابی همچون حزب ایران، حزب زحمتکشان ایران و حزب ملت ایران که در دوران نهضت ملی نقش عمدهای ایفا کردهاند، آمده است. پس از آن، مهمترین کارهایی که دکتر مصدق و همکاران او در دورۀ ۲۸ ماهۀ حکومت ملی انجام دادهاند، برشمرده شده است. در ادامه سرگذشت ۲۰ تن از یاران دکتر مصدق را می خوانیم، کسانی که در تشکیل جبهۀ ملی نقشی داشتهاند. از همین روی خوانندۀ این کتاب میتواند آگاهی مختصری از تاریخچۀ تشکیل جبهۀ ملی و احزاب تشکیل دهندۀ آن را از میان سرگذشت بزرگمردانی همچون دکتر غلامحسین صدیقی، داریوش فروهر، مهندس احمد رضوی و دیگران به دست آورد. همۀ کسانی که در این کتاب نویسنده به زندگی و کارنامۀ آنها پرداخته است، در تاریخ معاصر ایران نقش مهمی را ایفا کردهاند، از جمله دکتر شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر حکومت پهلوی یا مهندس مهدی بازرگان، نخست وزیر دولت موقت، و یا دکتر حسین فاطمی که پس از کودتای ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ ازمیان یاران دکتر مصدق تنها کسی بود که اعدام شد. او که پیش از شهادتش آخرین خواستهاش دیدار با پیشوای جنبش ملی ایران، دکتر مصدق بود، و در واپسین سخنانش، مهر به میهن را سرودی جاودانه کرد: «من از مرگ ابایی ندارم ، آنهم چنین مرگ پرافتخاری . من میمیرم که نسل جوان ایران از مرگ من درس عبرتی گرفته و با خون خود از وطنش دفاع کند و نگذارد جاسوسان اجنبی بر این مملکت حکومت کنند. من در سفارت انگلیس را بستم، غافل از اینکه تا دربار هست، انگلستان سفارت لازم ندارد» (ص ۱۸۳).
نثر کتاب بسیار ساده و روان است، اما اشتباهات چاپی فراوان آن را نمیتوان نادیده گرفت. این کتاب برای کسانی که به اندک دانستن قناعت میکنند، بسیار سودمند است. چرا که (همانطور که نویسنده در پیشگفتار آورده است) معرفیها بسیار کوتاه است؛ در حالی که شاید بتوان دربارۀ هر یک از افراد کتابی مستقل نوشت. مثلا زندگی سیاسی چهرهای مانند کریم سنجابی را چگونه میتوان در چند صفحه گنجاند و خلاصه کرد؟ در این کتاب روایتهای تاریخی از داوری نگارنده به دور نماندهاند و گاه آشکارا، بیطرفی مورخ نادیده انگاشته شده است، هرچند برخی تاریخنگاران بر این باورند که، بیطرفی مورخ، رویایی بیش نیست.
نظر شما