هنوز مردم فرانسه و جهان، از بحران حادثه ی تروریستی تکان دهنده در پاریس بیرون نیامده اند و بسیاری از مردم فرانسه و شماری از سیاستمداران و رهبران و بزرگان غرب در پاریس گرد آمده اند تا «اتحاد» خود را در راه حفظ و نگهداری «ارزش» های فرهنگ خویش نمایش دهند، زیرا تروریست ها هم با این حمله، در واقع همان ارزش ها را هدف گرفتند و در میان حوادث تروریستی اخیر در شرق و غرب جهان، کمتر واقعه ای تا این حد پرمعنا بوده است. با وجود اهمیت گردهمایی های مردمی در هر نقطه از جهان، بسیار بعید به نظر می رسد که چنین مراسمی تروریست ها را بترساند: وقتی کسانی برای جان انسان ها در سوریه و عراق و نیویورک و کابل و ده ها نقطه ی دیگر،کوچکترین اهمیتی قائل نباشند، چرا باید به «اتحاد» و «نظر» آنها اهمیت بدهند؟ و  همه ی سخن بر سر  همین نکته است: القاعده یا داعش ـ و هر نام و عنوان دیگری که به آنها بدهید ـ از اساس با همین «ارزش»ها دشمنی و عداوت و  کینه دارند. به نظر می رسد که سلسله حوادث تروریستی خرد و کلان در جهان، دست کم از یازدهم سپتامبر بدین سو، هنوز چشم سیاستمداران و رهبران غربی را باز نکرده است و در واقع، مردم غرب مدت هاست که قربانی سیاست های دوگانه ی رهبران خود می شوند. آنها در در سیاست های در این منطقه،در گفتار از ارزش ها و دستاوردهای بشری، همچون دموکراسی و حقوق بشر و  آزادی سخن می گویند، اما در عمل، هر گونه منافع دیگر را ترجیح می دهند و در بسیاری از مواقع، بر سر همان «ارزش»ها بر سر میز «معامله» نشسته اند. یکی از نمونه های بی شمار چنان دوگانگی در گفتار و کردار، سال گذشته در سفر نخست وزیر محافظه کار انگلستان به امارات متحد عربی،برای عقد قرارداد هنگفت صدور انواع جنگ افزار سبک و سنگین به آن کشور، به بهانه ی مقابله با ایران روی داد. وقتی خبرنگاری از او پرسید که پس تکلیف انتقادات تند و تیز غرب از وضعیت حقوق بشر در این کشورها چه می شود؟ نخست وزیر پاسخ داد: ما هنگام عقد قرارداد درباره ی این مسائل هم سخن می گوییم و تذکر می دهیم! و این یعنی برای صدور اسلحه و دریافت میلیاردها دلار پول،«اقدام» می کنیم، ولی درباره حقوق بشر فقط «توصیه و تذکر» اکتفا می کند !

راهپیمایی رهبران غربی در اعتراض به ترور سردبیر و کارکنان مجله «شارلی ابدو » . نتانیاهو ، رهبر دولتی که ترور چند هنرمند کاریکاتوریست ، از جمله « ناجی علی » را در  کارنامه  خود دارد  ، نیز در صف اول و پیشاپیش تظاهرکنندگان ، در « محکومیت ترور »شعار می دهد .

به جرأت می توان گفت که در این یکصد و پنجاه سال، هیچ کشور و ملتی در این منطقه، به اندازه ی ایرانیان برای استقرار همان ارزش های بشری بر اساس آموزه های دینی خود  کوشش نکرده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم، با وجود فراز و فرودهای بسیار، همچنان به سنت مردم سالاری پای بند مانده است. با این وجود، نظام غرب در گذشته و حال، از زمان مشروطیت تا کودتای انگلیسی ـ آمریکایی ۲۸ مرداد علیه دولت ملّی دکتر محمد مصدق و از آنگاه تا همین امروز، ارزش های بشری را به مسلخ منافع اقتصادی خود برده و بی اغراق، از سنگ اندازی و آتش افروزی در مسیر دشوار ملّت، از هیچ کوششی فروگذار نکرده است و ملت ایران جز تحریم و حرمان نصیبی نداشته اند. در مقابل، حاکمان مطلق العنان منطقه، از انواع و اقسام پشتیبانی ها برخورداربوده و هستند و اکنون پس از یازدهم سپتامبر و صدها و هزاران حادثه ی تروریستی دیگر به دست دست پروردگان همان حاکمان، رهبران غربی هنوز درنیافته اند که در واقع مار در آستین خود پرورش می داده اند و رژیم کودک کش محبوب آنها در این منطقه، به تنها چیزی که فکر نمی کند، صلح و امنیت جهانی است و به نحوی با حاکمان مطلق العنان منطقه و سازمان های امنیتی آنها در مقابله با مردم سالاری و تشویق به تروریسم به نام اسلام همدست و همراه است. وجود میلیاردها دلار ذخایر مالی در دستان اتحادیه ی تروریست های تکفیری در این منطقه، بسیار بیش از آنچه به تصور درآید، برای امنیت جهانی خطرناک است و اگر غربی ها سیاست های دوگانه ی خود را به صورت جدی تغییر ندهند، یاید منتظر حوادث پی در پی دیگری باشند؛ بسیار خسارت بارتر و خطرناک تر از آنچه تاکنون روی داده است.