۴ - خرداد - ۱۳۹۸
نوشتۀ : مهندس  داراب  احمدی


 

 

 

 

 

 

۱

امپراتوری بیزانس (روم شرقی) به درازای یک هزار سال (۳۹۵ – ۱۴۳۵) در بخش هایی از جنوب اروپا و غرب آسیا برقرار بود . یکی از بنیادگذاران این امپراتوری، کنستانتین یکم (۲۷۲ -۳۳۷) بوده است که روم شرقی را از چنگال بربرها بی گزند نگه داشت. روم غربی اما گزند یافت و در سال ۴۷۶ میلادی فرو پاشید . چنین بود که در سال ۳۳۰ میلادی، کنستانتین پایتخت خود را به دهکدۀ بیزانیوم در کناره های باختری تنگۀ بسفر جانمایی کرد و این روستا شهر شد؛ شهری که نام خود را از نام همین امپراتور وام گرفت : شهر کنستانتینوپل. که بعد به نام کنستانتین شهرت یافت و در نزد شرقیان و در گویش تازیان، قسطنطنیه نامیده شد .

کنستانتین نخستین فرمانروایی بود که به آیین مسیحیت درآمد و این آیین را به سال ۳۱۳ دین رسمی قلمرو امپراتوری خود ساخت. ازان پس امپراتوران روم کوشش فراوانی در گسترش آیین نو به کار بستند و از جمله کلیساهای بسیار بزرگی ساختند . کنستانتین دوم سنگ اولیۀ بنای کلیسایی را نهاد که بعدها در سال ۵۳۲ میلادی و به دست ژوستینین یکم از نو ساخته شد . این کلیسا به نام هاگا سوفیه نامیده شد و تا سال ۱۴۵۳ به مدت ۹۰۰ سال پیوسته کلیسا بود تا اینکه سپاه عثمانی به کنستانتین رسید .

 

۲

در سال ۱۴۵۳ سلطان محمد فاتح شهر کنستانتین را به تصرف درآورد و در همان روز اول ، کلیسای هاگا سوفیه را به مسجد تبدیل کرد.

در زمان چیرگی سلاطین پسین؛ محمد دوم، بایزید دوم، سلیمان یکم، سلیم دوم و دیگرانی چند، معماران دگرگونی هایی در این کلیسا پدید آوردند تا به مسجد شبیه شود ؛ کلیسایی که اکنون مسجد ایاصوفیه نامیده می شد . آنها مجسمه های درون این کلیسا را برچیدند ، نقاشی های ها را زدودند و یا در زیر گچ پنهان ساختند  و به جای این آرایه های مسیحی ، نام های اسلامی و آیه های قرآن بر دیوار درونی آن نوشتند ، محراب و منبر برایش ساختند و در دو نوبت ، چهار مناره در گرداگرد آن افزودند .

 

کلیسای بزرگ هاگا سوفیا که پس از افتادن کنستانتیونپل به دست عثمانی ها ، با دگرگونی هایی ، به مسجد ایاصوفیه تبدیل شد .

 

بیزانس برخوردگاه هنر شرق و غرب بود و معماری بیزانسی وامدار میراث معماری هر دو اقلیم. و در این میان ، کلیسای هاگا سوفیه یک نمونۀ برجسته از معماری رومی – کلیسایی – بیزانسی ست .

عثمانی ها  که از آن سوی آسیای میانه به سرزمین آسیای خُرد هجوم آورده و خُرد خُرد همۀ این سرزمین را به چنگ آورده بودند، برای چهار سده یک خلیفه گری بر داشته ها و اندوخته ها و میراث سرزمینی و معماری رومیان برگزار کردند. معماری دوران چیرگی عثمانی ها ادامۀ همان معماری مسیحی و بیزانسی ست که به دست معماران بومیِ مسلمان شده تداوم یافت .

در متصرفات جدید عثمانی ، در معماری مسجد اجرای فرم های کلیسایی – بیزانسی به همان شکل اولیه ادامه یافت و این مسجدهای کلیساگون به نام مسجدهای عثمانی شناخته شد .

 

۳

در سال ۱۶۰۹ سلطان احمد عثمانی دستور ساخت مسجدی را در کنستانتین را داد که در طول ده سال ساخته شد . سلطان مرد اما نامش بر مسجد ماند .

 

مسجد سلطان احمد

 

هدف از ساخت این مسجد که روبروی کلیسا – مسجد ایاصوفیه ساخته شد ، رقابت با معماران مسیحی بود  تا  نشان داده شود مسلمانان هم می توانند بنایی به عظمت ایاصوفیه بسازند. اما در عمل  گنبد و اندازۀ این بنا  کوچکتر از کلیسا از آب درآمد. سبک معماری این مسجد عثمانی تقلیدی کامل از معماری کلیسای بیزانسی روبروی آن است .

 

 ۴

بررسی تاریخ دانش معماری اسلامی ایران نشان می دهد ، ساخت مسجد در ایران از همان آغاز بر اساس میراث بومی معماری شکل گرفته است .

معماری ایرانی که از دوره های نخستین، پارسی، اشکانی و ساسانی روند پختگی را گذرانده به دوران اسلامی رسیده بود ، کماکان ،مرحله به مرحله پیش رفت و تمایز و شخصیت خود را نگه داشت و مهر و نشان هنر خود را بر تاریخ معماری جهان کوبید .

سنت معماری ساخت مسجد در همۀ دوره های تاریخی ، با وجود حکمروایان متفاوت و تغییرات مذهبی، چه در زمان حاکمیت تشیع چه تسنن، روند پیشرفت و شکوفایی خود را در چارچوب های معرفت، هنر و مهندسی ایرانی در همۀ قلمروهای جهان ایرانی طی کرد و بر تمدن های همسایه هم اثر گذاشت . جلوه های معماری ایرانی در شبه قارۀ هند و میانرودان و فرارود، به ویژه بخارا و سمرقند ، هم هنرنمایی کرد. حتی در زمان فرمانروایان خونریزی همچون تیمور، سنت معماری ایرانی از نفس نایستاد و رشد کرد و گسترش یافت . چنان که امروزه غنی ترین زمینۀ معماری ایرانی ، « معماری مسجد ایرانی » است که با کارنامه ای بزرگ در ساخت مسجدهای فراوان و باشکوه ایرانی شناخته می شود . اکنون به پشتوانۀ میراثی که از پیشینیان به ما رسیده، در زمینۀ ساخت مسجد معماران ایران با دستی باز و گنجینه ای از فناوری و هنر ایرانی کار خود را انجام می دهند .

 

۵

در سال ۱۳۴۹ یک مسجد به نام مسجد مکی در شهر ایرانی زاهدان ساخته می شود که در سال ۱۳۷۰ طرحی برای توسعۀ این مسجد مسجد آغاز می شود . در گام دوم ، از سال ۱۳۹۰ طرح توسعۀ پرهزینۀ مسجد مکی آغاز می شود که هنوز ادامه دارد .

روشن نیست معمار این مسجد کیست  و دانسته نیست منابع مالی ساخت و گسترش آن از کجا می آید ؟ اما کاملا دانسته و روشن است که معماری این مسجد ایرانی نیست بلکه  کپیه ای از مسجد سلطان احمد عثمانی است ؛ مسجدی که معماری آن رونوشتی از کلیسای هاگا سوفیای بیزانسی است .

شاید برادران اهل تسنن ما گمان برده اند ، چون عثمانی ها سنی بوده اند، حتما سنت مسجد سازی آنها یک میراث عقیدتی و مذهبی ست. در حالی که چنین نیست؛ میراث معماری عثمانی، معماری ای بیزانسی و بومی آن اقلیم و فرهنگ است و میراث معماری ایرانی مناسب اقلیم ایران بوده و هر دو مذهب شیعه و سنی را پوشش داده است .

 

مسجد مکی شهر زاهدان

 

شایستۀ توجه است که بدانیم ، مصالح سنگی و فرم و حجم گرده ای – کلیسایی ایاصوفیه و سلطان احمد از زمینۀ توپوگرافی زمین محل آن تاثیر گرفته و با توجه به ناهمواری های شهر معتدل و مرطوب کنستانتین بنا شده است و این الگو با ویژگی های آب و هوایی و اقلیمی زمین صاف شهر  گرم و خشک و  کویری زاهدان مناسبت ندارد .

 

فرجام سخن

در کشوری چون ایران ، که یک سنت معماری ۱۳۰۰ ساله در ساخت مسجد دارد و این سنتش مورد اقتباس فرهنگ های همسایه هم قرار گرفته و در همۀ دوره ها و حاکمیت هر مذهبی، سنت بومی معماری اش روند اصیل خود را طی کرده، چه فعل و انفعالی روی داده که در این شهر حساس ایرانی،  ساخت مسجدی به این بزرگی، بی برخورداری از هیچ نماد و نشانۀ ایرانی، و با  کپیه برداری از معماری یک کلیسای مسجدشده از سرزمینی دیگر انجام می شود ؟

 

مسجد باستانی فهرج در استان یزد ، نخستین مسجد ایرانی

 

این همه در حالی  است که در میهن ما ، ایران،  سنت معماری چنان ژرف و نیرومند بوده که در ساخت باشکوه ترین کلیساهای ایران در جلفای اصفهان ، از سنت معماری ایرانی الهام گرفته شده است. آیا می توان پرسید ، چرا سازندگان مسجد مکی زاهدان در ساخت این مسجد ، از یک کلیسای برون مرزی گرته برداری کرده اند ؟ !

 

                                                                          ۲۸ اردیبشهت ۱۳۹۸

نظر شما