نوشتۀ : احسان هوشمند
به گزارش گروه رسانهای شرق، پس از ۱۰ روز از آغاز تجاوز نظامی اسرائیل، آمریکا نیز به صورت رسمی به اسرائیل پیوست و به بمباران بخشهایی از تأسیسات هستهای ایران در فردو و نطنز و اصفهان پرداخت. اسرائیل از ابتدا هدف از تجاوز نظامی خود به ایران را تخریب تأسیسات هستهای ایران و جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هستهای اعلام کرده بود.
اما پس از ۱۰ روز بمباران بیوقفه و حملات کمسابقه به مراکز نظامی ایران مشخص شد، حملات اسرائیل به تأسیسات زیرزمینی نطنز و فردو چندان اثربخش نبوده و در ادامۀ این تجاوز، ارتش آمریکا نیز اقدام به بمباران مراکز هستهای ایران کرد. ارتش آمریکا در حالی اقدام به بمباران فردو کرد که پیش از این ترامپ با طراحی ظاهری فرصتی برای دیپلماسی، اقدام به فریب کرده بود. حتی در دو روز گذشته نیز اعلام شد، ترامپ تا دو هفتۀ دیگر دربارۀ ورود مستقیم به جنگ با ایران و حمله به ایران تصمیم خواهد گرفت؛ اما هنوز دو روز از این خبر نگذشته بود که فردو هدف آمریکا قرار گرفت. به سخن دیگر، در هفتههای گذشته فریب به ابزاری برای پیشبرد سیاستهای آمریکا در میان التهاب ناشی از حملات اسرائیل به ایران مبدل شده بود، بیآنکه امکانی بینالمللی برای مؤاخذۀ طرف آمریکایی یا اسرئیل وجود داشته باشد.
ورود آمریکا به درگیری نظامی با ایران و حملات به فردو و دیگر مراکز هستهای ایران در حالی روی داد که تجاوز اسرائیل به ایران از طرف نهادهای بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد، دبیر کل سازمان ملل متحد، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اتحادیۀ اروپا و کشورهای اروپایی مانند انگلیس و فرانسه و آلمان محکوم نشده بود. به عبارت دیگر، به نظر میرسد در حال حاضر مانعی حقوقی و مؤثر برای محکومیت یا مقابله با اقدامات تجاوزکارانۀ اسرائیل و آمریکا وجود ندارد. گذشته از آن، حتی ابتکار عملی نیز در میانۀ این بحران روی میز قرار ندارد. نه کشورهای اروپایی و آمریکا و نه کشورهای منطقۀ جنوب غربی آسیا و نه چین و روسیه تاکنون هیچ ابتکاری برای کنترل بحران ارائه ندادهاند.
در چنین شرایطی، ایران نیز به حملات موشکی به اسرائیل ادامه داده است؛ اما از سوی ایران پیشنهاد یا ابتکار عملی که به مدیریت بحران ختم شود، هنوز عرضه نشده است. در چنین شرایطی ممکن است دامنۀ بحران گسترش یابد و به تشنجی مهارناپذیر مبدل شود. پس از حملات شامگاه یکشنبه یکم تیرماه 1404 آمریکا به فردو و چند نقطۀ دیگر از ایران، گروهی به سرعت خواهان واکنش متقابل و حملات تلافیجویانۀ ایران و حتی بستن تنگۀ هرمز شدهاند. اما این گروه برای اقدامات بعدی و وضعیت بعدی منازعه و پیامدها و سناریوهای متعاقب این وضعیت سکوت کردهاند. از سوی دیگر، از طرف دولت و نیز نیروهای اصلاحطلب هیچ ایده یا ابتکار عملی برای مهار بحران پیشنهاد و طرح نشده است. در دورۀ انتخابات ریاست جمهوری گروههای اصلاحطلب حامی آقای پزشکیان با این گزاره برای جلب اقبال افکار عمومی اقدام کردند که در صورت پیروزی آقای جلیلی جنگ روی میدهد. اینکه این گزاره چه اندازه درست بود یا خیر، موضوع این یادداشت نیست.
اما اینک که شرایط جنگی بر کشور حاکم شده و ایران مورد تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا قرار گرفته، باید راهبرد صلحطلبانه و کاهش تنش از سوی این گروه از اصلاحطلبان مورد توجه قرار گیرد. به سخن دیگر، اینک که کشور با شرایط جنگی مواجه شده، راهبرد پیشنهادی اصلاحطلبان و دیگر نیروهای سیاسی کشور برای گذر کمخطر و بازگشت صلح و آرامش به کشور چیست؟ آیا ایدهای طراحی شده است؟ یا اینکه اصلاحطلبان مانند برخی جریانهای رقیب نیز معتقدند تشدید درگیریهای نظامی و حتی آزمایش بمب اتمی میتواند منافع کشور را تضمین کند؟
اگرچه نهادهای بینالمللی با سکوت و حتی همراهی ضمنی با حملات اسرائیل، تاکنون از ارائۀ هر نوع ابتکار عملی خودداری کردهاند و از دیگرسو، برخی از کشورها یا جریانها نیز جنگ و افزایش تنش و درگیری را تنها راه حل گذر از بحران موجود میدانند، ضروری است که نیروهای سیاسی اصلاحطلب و دیگر جریانهای سیاسی یا نیروهای ایرانخواه با ارائۀ ابتکار عمل واقعبینانه و مبتنی بر مصالح ملی، راه حل خود برای عبور از این پیچ خطیر تاریخی را ارائه دهند. سکوت در برابر بحران پیشرو و احتمال افزایش تنش و دامنۀ جنگ میتواند مخاطرات سهمناکی برای منطقه در پی داشته باشد. فراموش نکنیم که همیشه در برابر حملۀ متجاوزان و تحمیل جنگ، راه حل در جنگ خلاصه نمیشود و گاه، راه حلهای مبتکرانه و صلحطلبانه و عادلانه و مبتنی بر مصالح و منافع ملی و درنظرگرفتن همۀ ملزومات میتواند واقعبینانهتر باشد. ظرفیتهای دیپلماتیک کشور هم دراین باره باید، بیش از پیش، در تدارک ارائۀ چنین ابتکار عملهایی با مشارکت نیروهای اندیشمند در داخل کشور و همراهی کشورهای دوست یا دیگر قدرتهای جهانی باشد.
برگرفته از : روزنامۀ شرق، یکم تیرماه ۱۴۰۴، (با ویرایش)
نظر شما