۳۱ - اردیبهشت - ۱۴۰۲


بیش از ۳۳ سال از عمر نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گذشت. این نمایشگاه از تولد در سال ۱۳۶۶ و در خیابان سئول تا تغییر مکان به مصلای امام در سال ۱۳۸۴، از حواشی درون صنفی تا تاثیرپذیری از شرایط اجتماعی و سیاسی روز، راهی طولانی را پیمود. با این همه، این آیین فرهنگی مهم ایران را احتمالا می‌توانیم یکی از پربازدید‌ترین نمونه‌ از نمایشگاه‌های کتاب در دنیا بدانیم. به این دلیل که نمایشگاه کتاب تهران برخلاف همزادان بین‌المللی خود، بیشتر فروشگاه کتاب است تا نمایشگاه کتاب ! فروشگاهی پربحث و پرهزینه که هنوز مشخص نیست با صنعت نشر و کتاب است یا بر آن. ضمن اینکه به نظر می‌رسد، نمایشگاهی که در آستانۀ برپایی آن قرار داریم، با اتفاقی کم‌سابقه مواجه خواهد بود.

یک ادعا، ناشران معتبر و مستقل در نمایشگاه شرکت نمی‌کنند !

 «تحریم و عدم حضور ناشران بزرگ، معتبر و مستقل در نمایشگاه کتاب تهران»؛ این خلاصه‌ خبری است که پژمان موسوی، روزنامه‌نگار و سردبیر مجلۀ «تجربه» آن را در قالب یک توییت منتشر کرده است. خبری که برخی از ناشران در گفتگو با «فراز» آن را تلویحا تایید، و برخی نیز تکذیب کرده‌اند.

موسوی در بخش دیگری از توییت خود به شباهت این رویه به آنچه در جشنوارۀ فجر رخ داده، اشاره کرده است. به نظر می‌رسد فارغ از بازتاب رویداد‌های سیاسی و اجتماعی ایران بر فضای فرهنگی کشور، مشکلات درون صنفی و درون خانوادگی در کنار گذاشته شدن رویدادهای فرهنگی چون نمایشگاه کتاب یا جشنوارۀ فجر از سوی اهالی آن بی‌تاثیر نباشد. اتفاقی که از اواخر دهۀ نود شروع شد و به نظر می‌رسد ادامه‌دار باشد.

با این‌حال شنیده‌های «فراز» حکایت از آن دارد که نشر «چشمه»، به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین انتشارات‌ ایران در این نمایشگاه حضور مجازی خواهد داشت. حضور مجازی با بارگذاری آثار در سامانۀ نمایشگاه مجازی کتاب و فروش آثار به همین منوال خواهد بود.

در این راستا مدیر یکی دیگر از نشرهای مستقل و قدیمی در گفتگو با «فراز» می‌گوید: «تا آن‌جا که من از همکاران خود اطلاع دارم، تحریم به آن معنی که در دیگر حوزه‌های فرهنگی رخ داده، صحت ندارد و ماجرا بیشتر درون‌صنفی است. شاید فرمایش شما مبنی تاثیر مسائل سیاسی و اجتماعی اخیر نیز بر آن علاوه شده باشد اما دلیل اصلی نیست. ضمن اینکه از نظر من، این اقدام اتفاقا موجب آسیب دیدن نشرهای غیرمرکز و نوپا خواهد شد؛ چرا که حضور در نمایشگاه، مواجهه با مخاطبان کتاب و فروش احتمالی آثار در مقیاس نمایشگاه، فرصتی است که شاید این ناشران در طول سال به آن دست پیدا نکنند».

این ناشر ادامه می‌دهد: «احتمال عدم حضور برخی ناشران بزرگ در نمایشگاه اگر وجود داشته باشد از نظر من بیشتر به دلیل مسائل اقتصادی است. ما دو سال کرونایی و رکود مطلق را پشت سر گذاشتیم و درحالی که هنوز این صنعت از معضلات پیشین قامت راست نکرده، ناآرامی‌های اخیر کشور، مصائب اقتصادی و هشدار دوبارۀ کرونا پشت سر هم  بر سرمان آوار شده است‌. لذا این عدم حضور اگر رخ دهد، حتما ردپای هزینه‌ها، پیش‌بینی کاهش بازدیدکننده‌ها – به دلایلی که عنوان شد – و در یک کلام عدم صرفۀ اقتصادی را حتما در آن دنبال کنید».

 دلسردی دوجانبه نسبت به نمایشگاه کتاب حاکم است !

 «عقاب علی احمدی»، نویسنده و مدیر هیات تحریریۀ انتشارات «هزار کرمان»، دربارۀ احتمال عدم حضور بسیاری از ناشران بزرگ در نمایشگاه‌ کتاب تهران می‌گوید: «بسیاری از این ناشران شرکت در این نمایشگاه را در  نگاه کلی به ضرر صنعت نشر می‌دانند. یکی از اصلی‌ترین دلایل آن نیز مربوط به نمایشگاه‌های استانی است. رویدادی که در برخی نقاط کشور طی چند دوره با صرف هزینۀ هنگفت برگزار شد. اما به تدریج با افزایش قیمت کتاب اقبال مورد انتظار را کسب نکرد. اما مشکلی که ایجاد کرد این بود که مردم به حساب گرفتن تخفیف از نمایشگاه، دیگر به سراغ کتاب‌فروشی‌های محلی نرفتند. در نتیجه کتابفروشی‌های محلی در شهرستان‌ها یک به یک ورشکست و تعطیل شدند».

این ناشر ادامه می‌دهد: «همین اتفاق در مقیاس بزرگتر در تهران نیز افتاد. مردم به حساب تخفیف و شرکت در رویدادی بین‌المللی که قدرت انتحاب و خرید نیز در آن بالاتر از خرید از کتابفروشی‌های محلی است، طی چند ماه از این مراکز خرید نمی‌کردند اما در نمایشگاه نیز به سبب مدیریت آشفته یا ناشر مورد نظر را پیدا نمی‌کردند یا ناشر اصلا شرکت نکرده بود، و چند ماه خریدنکردن به امید خرید از نمایشگاه نیز به چنین سرنوشتی می‌رسید. این در کنار مکان و زمان برگزاری، چینش سلیقه‌ای و دلبخواهی نمایشگاه به نفع برخی ناشران خاص، هزینۀ‌ بالا، نگرانی از شیوع دوبارۀ کرونا و … یک دلسردی دوجانبه هم از سوی ناشران و هم بازدیدکنندگان ایجاد کرده است».

آیا نمایشگاه کتاب در خدمت صنعت نشر است؟

علی احمدی در پاسخ به این سوال می‌گوید: «نمایشگاه کتاب مادامی که با این سازوکار برگزار می‌شود نمی‌تواند خدمتی به نشر کند. تا سال ۱۳۸۴ این نمایشگاه در خیابان سئول طی ۲۰ سال با نارسایی ها و کاستی هایی برگزار شد. همزمان با تکیه زدن آقای احمدی‌نژاد بر مسند ریاست دولت، تغییر مکان نمایشگاه به مصلا انجام، و سنگ‌بنای مشکلات نهاده شد؛ جابجایی نمایشگاه کتاب به مکانی که آن زمان نیمه‌کاره بود و ظاهرا چند دهه است که ردیف بودجۀ مستقل دارد اما کار ساخت آن کماکان در حال انجام است !»

نمی‌توان با تحریم نمایشگاه کتاب، اعتراض سیاسی کرد !

علی احمدی دربارۀ امکان بازتاب شرایط سیاسی و اجتماعی اخیر کشور در احتمال عدم شرکت ناشران بزرگ در نمایشگاه‌ می‌گوید: «اگر ناشری به دلیل اختلاف نظر سیاسی یا اعتراض به شرایط اجتماعی و سیاسی در نمایشگاه کتاب شرکت نکند، معلوم است که نه از نشر سر درمی‌آورد و نه از کتاب ! لازمۀ هر رشد، تکامل و تحولی سواد و دانش عمومی است که در کشور ما تنها خدا می‌تواند به داد آن برسد ! آنچه به ویژه بر دانش و فرهنگ جامعه سایه افکنده، هیجان‌زدگی و جوزدگی سیاسی است. نمی‌توان با تعطیل کردن کتاب و مشتقات آن، اعتراض سیاسی کرد. نمایشگاه کتاب نیز با تمام انتقادات بحقی که به آن وارد است، اگر به ساز و کارش بهبود ببخشد در خدمت ارتقای دانش جمعی خواهد بود. ده درصد از فروش همان نمایشگاه کتاب از سوی ناشران است؛ یعنی ناشران محصولات هم را می‌خرند. حال اگر نیایند و شرکت هم نکنند، دودش به چشم چه کسی خواهد رفت؟ عاقلان دانند!»

این ناشر دربارۀ وضعیت فروش کتاب در شش ماه پایانی سال ۱۴۰۱ می‌گوید: «به یاد دارم که در بازۀ زمانی ۱۳۸۸ تا ۱۳۸۹ بسیاری از کتابفروشی‌ها به دلیل عدم فروش، مجبور به انبار کتاب‌هایشان شدند. تیراژ ۲۰۰۰ حتی به ۲۰۰ رسید‌‌. وضعیت این‌روزها، خاطرۀ آن‌ سال‌ها را برایم زنده کرد. از شهریور سال گذشته تا به حال (با احتساب شب عید) ما به اندازۀ دو ماه سال ۱۴۰۰ که باز هم شرایط نشر بحرانی بود، فروش نداشتیم. در شرایط فعلی، آنچه من از آینده می‌بینم، دورنمای روشنی برای صنعت نشر نیست».

 و در پایان…

 نویسندگان و ناشران ایرانی در کوران بحران و طوفان حوادثی که پشت سرهم برسرشان آوار شده از روزگار مچالۀ کاغذ تا بحران اقتصادی، سانسور، پایین آمدن سرانۀ‌ کتابخوانی و …  تا کنون دوام آورده اند. باید امیدوار بود که نیاز به کتاب در اندک مردم کتابخوان ایران باقی بماند تا بتواند چراغ کم سوی اقتصاد این حوزه را روشن نگاه دارد. هرچند سنگ اندازی دشمنان دانش که از نادان نگاه داشتن مردم نان می‌خورند نیز برجا باشد اما واقعیت این است که اگر نیاز به کتاب حس شود، حتما کتاب فروش خواهد رفت. به قول مولانا: «آب کم جو ، تشنگی آور به دست / تا بجوشد آبت از بالا و پست.»

۲۶ فروردین ۱۴۰۲

برگرفته از : پایگاه اینترنتی روزنامۀ اینترنتی فراز (با ویرایش)

نظر شما