۱۱ - مهر - ۱۳۹۹
نوشته ی : عذرا فراهانی



بعد از این که خواهرانم کرونا گرفتند، جواب تست پدر و مادرم هم مثبت شد. پدر و مادری که نمی تونیم اونها رو به مراکز درمانی ببریم.
مدیونید اگر فکر کنید ما مثل مسئولین از این خبر خوشحال و خندان شدیم و تصمیم داریم هر روز استوری براتون بزاریم، که مردم عزیز نگران نباشید ما حالمون خوبه. آخرشم نیشمون رو باز کنیم و تو دلمون بهتون بخندیم.
مدیونید اگر فکر کنید ما از امکانات دولتی بهره مند شدیم.
مدیونید فکر کنید مسئول یا رییس بیمارستانی قراره بیاد ملاقات.
مدیونید فکر کنید ما تو دو روز زیر ۳۰ میلیون تومن برای مداوای پدر و مادرم هزینه کردیم.
مدیونید اگه فکر کنید پول داروهاشون زیر ۱۰ میلیون ناقابل شد.
مدیونید اگر فکر کنید دکتری که میاد برای ویزیت زیر یه میلیون پول میگیره.
مدیونید اگر فکر کنید کسی که میاد سرم میزنه زیر سیصد هزار تومن پول میگیره.
مدیونید فکر کنید اگر دستگاه اکسیژن ساز برای مادرم رو زیر دو و نیم میلیون اجاره کردیم.
مدیونید اگر فکر کنید موفق شدیم دومین دستگاه اکسیژن ساز رو کرایه کنیم. برای همین، به خاطر پدرم ۱۳ و نیم میلیون ناقابل پول یه دستگاه دیگه رو دادیم.
مدیونید اگر فکر کنید دوست های لواسون بخشمون، بهمون کمک کردن.
مدیونید اگر فکر کنید دوست های دیگه مون پول روی هم گذاشتن و کمک کردن.
مدیونید اگر فکر کنید فردا هم میتونیم این گونه خرج کنیم.
مدیونید اگر فکر کنید حال ما خوبه.
ما فقط یک خانواده از سه هزار و خرده ای بیمار کرونایی (روزانه) در ایران هستیم.
خواستم با یه حساب سرانگشتی آقایون رو متوجه عمق فاجعه کنم.
بماند در تاریخ

برگرفته از : صفحه ی عذرا فراهانی (روزنامه نگار ) در فیس بوک (با ویرایش)

نظر شما